گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
تفسیر قران مهر
جلد نهم
کدام قانون گذاري مخصوص خداست؟



قرآن کریم در آیهي پنجاه و نهم سورهي یونس به قوانین ساختگی مشرکان اشاره میکند و میفرماید: 59 . قُلْ أَرَأَیْتُم مَا أَنزَلَ اللَّهُ
آیا نگریستهاید، به آنچه از روزي [ها] که خدا » : لَکُم مِن رِزْقٍ فَجَعَلْتُمْ مِنْهُ حَرَاماً وَحَلَالًا قُلْ آللَّهُ أَذِنَ لَکُمْ أَمْ عَلَی اللَّهِ تَفْتَرُونَ بگو
آیا خدا به شما رخصت داده، یا بر خدا [دروغ » : بگو «!؟ براي شما فرود آورده، و برخی از آن را حرام، و (برخی را) حلال نمودهاید
نکتهها و اشارهها: 1. مشرکان برخی از چهارپایان و محصولات کشاورزي را حرام و ممنوع اعلام میکردند؛ همان طور «!؟ میبندید
که در آیهي 103 مائده و 139 انعام بیان شد. 2. هر کس به خدا ایمان دارد و میداند که ارزاق از ناحیهي خداست، باید تفسیر
قرآن مهر جلد نهم، ص: 105 این حقیقت را بپذیرد که بیان احکام و قوانین آن نیز به دست خداست؛ زیرا او مالک اصلی همه چیز
است، پس او قانونگذار است. 3. وضع قانون یا باید با اجازهي خدا باشد و یا تهمت و دروغ بر خداست و راه سومی ندارد. از آن
جا که قوانین ساختهي مشرکان از راه اول نبوده روشن میشود که دروغ و تهمت بر خداست. 4. در برخی از احادیث آمده است
یا « فَرضْ النبی » که خدا اختیار قانونگذاري را در محدودهاي خاص در اختیار پیامبر صلی الله علیه و آله میگذاشت که با عنوان
نازل میشود، این مطلب یا به خاطر آن است که ریشهي « ارزاق » 5. در این آیه آمده است که «1» . خوانده میشود « ولایت تشریعی »
است، یعنی این روزيها از طرف مقام « نزول مقامی » اصلی همهي روزيها باران است که از آسمان فرود میآید و یا به معناي
والاي الهی به ما رسیده است. 6. قوانینی که بشر وضع میکند دو گونه است: اول، قوانینی که در برابر قانون خداست؛ مثل قوانین
مشرکان و قوانین بسیاري از کشورهاي جهان که بر اساس خرافات یا خواستههاي افراد وضع میشود. دوم، قوانینی که در
چهارچوب احکام الهی وضع میشود و در راستاي اجراي آنهاست نه در برابر قوانین خدا؛ مثل آنچه در قانون اساسی جمهوري
. اسلامی ایران وضع شده است. آنچه در آیهي فوق مورد سرزنش قرار گرفته و تهمت به خدا معرفی شده، قوانین نوع اول است. 7
برخی دانشمندان علم اصول فقه از این آیه استفاده کردهاند که حکم الهی را فقط در صورت قطع و یقین میتوان اثبات کرد و به
صفحه 33 از 109
خدا نسبت داد، نیز در تفسیر قرآن فقط مطالب یقینی را میتوان به خدا نسبت داد و نسبت دادن احکام و مطالب ظنّی به خدا تهمت
. ص: 106 آموزهها و پیامها: 1 «2» . میخوانند « اصل عدم حجیّت ظن » بر او و حرام است. این اصل را
قانونگذاري حقّ خداست و هر کس بدون رخصت او قانونی وضع کند، به خدا تهمت زده است. 2. بدون رخصت الهی چیزي را
حرام اعلام نکنید. *** قرآن کریم در آیهي شصتم سورهي یونس به تهمت زنندگان بر خدا و به ناسپاسان هشدار میدهد و
میفرماید: 60 . وَمَا ظَنُّ الَّذِینَ یَفْتَرُونَ عَلَی اللَّهِ الْکَ ذِبَ یَوْمَ الْقِیَامَۀِ إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَی النَّاسِ وَلکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لَا یَشْکُرُونَ و کسانی
که بر خدا دروغ میبندند، در (باره مجازاتِ) روز رستاخیز، چه گمان دارند؟ قطعاً خدا نسبت به مردم داراي بخشش است؛ و لیکن
در این آیه، یا مهلتی است که خدا به تهمت « فضل الهی » بیشتر آنان سپاسگزاري نمیکنند. نکتهها و اشارهها: 1. مقصود از
زنندگان میدهد و فوراً آنان را مجازات نمیکند و یا حلال بودن نعمتهاي الهی است که خود نعمت بزرگی است، ولی مردم
سپاس آن را به جاي نمیآورند. 2. تهمت زدن به خدا مجازات دارد و نباید مهلت دادن خدا در دنیا، سبب غفلت انسان از دادگاه
قیامت و ناسپاسی او به درگاه خدا شود. آموزهها و پیامها: 1. با وجود نعمتهاي الهی، باز هم اکثر مردم ناسپاساند (شما این گونه
نباشید). 2. تهمت زنندگان برخدا، بیشتر اندیشه کنند و از فضل و مهلت الهی سوء استفاده ننمایند. *** تفسیر قرآن مهر جلد نهم،
ص: 107 قرآن کریم در آیهي شصت و یکم سورهي یونس به نظارت همهجانبهي خدا بر پیامبر صلی الله علیه و آله و انسانها اشاره
کرده، میفرماید: 61 . وَمَا تَکُونُ فِی شَأْنٍ وَمَا تَتْلُوا مِنْهُ مِن قُرْآنٍ وَلَا تَعْمَلُونَ مِنْ عَمَلٍ إِلَّا کُنَّا عَلَیْکُمْ شَ هُوداً إِذْ تُفِیضُونَ فِیهِ وَمَا یَعْزُبُ
عَن رَبِّکَ مِن مِثْقَالِ ذَرَّةٍ فِی الْأَرْضِ وَلَا فِی السَّماءِ وَلَا أَصْغَرَ مِن ذلِکَ وَلَا أَکْبَرَ إِلَّا فِی کِتَابٍ مُبِینٍ و در هیچ کاري (و حالی) نباشی، و
از طرف آن [خدا] هیچ (آیهاي) از قرآن را تلاوت (و پیروي) نمیکنی، و هیچ عملی را انجام نمیدهید، مگر این که [ما] گواه بر
شما هستیم در آن هنگام که بدان میپردازید؛ و در زمین و در آسمان، از پروردگارت هیچ هم وزن ذرّهاي و نه کوچکتر و نه
بزرگتر از آن مخفی نمیماند! مگر این که (همه آنها) در کتاب روشنگر (علم خدا ثبت شده) است. نکتهها و اشارهها: 1. خدا
2. حالات روحی و نیّت انسان در «1» . هم از نیّتها و افکار انسان باخبر است، هم سخنان او را میشنود و هم اعمال او را میبیند
. مرحلهي نخست قرار دارد، پس از آن گفتار و سپس اعمال انسان براساس آنهاست. در این آیه نیز همین ترتیب ذکر شده است. 3
یاد میشود و همه چیز در آن ثبت است و هیچ « لوح محفوظ » به علم وسیع الهی اشاره دارد که گاهی از آن با عنوان « کتاب مُبین »
4. در این آیه مسئلهي نیت و حالت و «1» . در ص: 108 آسمان و زمین از آن مخفی نمیماند «2» ذرّهاي
تلاوت قرآن به صورت مفرد و خطاب به پیامبر صلی الله علیه و آله آمده است، در حالی که در مسئلهي اعمال، به صورت جمع به
عموم مسلمانان خطاب شده است. این مطلب شاید اشاره به آن است که مراقبت از پیامبر صلی الله علیه و آله شدیدتر از سایر مردم
است، به طوري که افکار و قرآن خواندن او هم تحت کنترل و نظارت الهی است. 5. همهي نگاهها و اندیشهها و حرکات انسان
تحت نظر خداست و ثبت میشود، همان طور که تمام موجودات جهان تحت نظارت خدا هستند. توجه به این حقیقت انسان را از
کجروي باز میدارد و جامعه را پاك و سالم میسازد. 6. از امام صادق علیه السلام حکایت شده که پیامبر صلی الله علیه و آله
پیامبر صلی الله علیه و آله با آن همه اخلاص و بندگی، گریه میکرد، «2» . هرگاه این آیه را تلاوت میکرد، به شدت گریه مینمود
پس دیگران چه باید بکنند! آموزهها و پیامها: 1. جهان محضر خداست و او شاهد شماست و حتی افکار و سخنان و اعمال پیامبر نیز
تحت نظر اوست (پس مراقب باشید). 2. همه چیز جهان ثبت میشود (پس ببینید از شما چه چیزي ثبت میشود). 3. خود را رها
ندانید، بلکه تحت مراقبت شدید الهی به شمار آورید. *** ص: 109 قرآن کریم در آیات شصت و دوم
و شصت و سوم سورهي یونس به آرامش دوستان خدا اشاره کرده و با معرفی آنان میفرماید: 62 و 63 . أَلَا إِنَّ أَوْلِیَاءَ اللَّهِ لَا خَوْفٌ
عَلَیْهِمْ وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ* الَّذِینَ آمَنُوا وَکَ انُوا یَتَّقُونَ آگاه باشید! که دوستان خدا، هیچ ترسی بر آنان نیست، و نه آنان اندوهگین
در اصل « اولیاء » . میشوند؛* (همان) کسانیکه ایمان آوردند، و همواره خودنگهداري (و پارسایی) میکردند. نکتهها و اشارهها: 1
صفحه 34 از 109
به معناي دو چیزي است که بینشان واسطهاي نیست و نزدیک و در پی هم هستند؛ از این رو به دوست، سرپرست و مانند آنها نیز
گفته میشود و در این جا مقصود دوستان خاص خداست. 2. اولیاي خدا کسانی هستند که بین آنان و خدا فاصله و حجابی « ولی »
نیست و در پرتو معرفت و عمل پاك، خدا را با چشم دل میبینند و غیر او در نظرشان کوچک، ناپایدار و کم ارزش است و از این
روست که به خاطر از دست دادن نعمتهاي دنیوي ناراحت نمیشوند و از کسی غیر از خدا نمیترسند. آري؛ آنان که به اقیانوس
متصل شدهاند، قطره در نظرشان ارزشی ندارد؛ دوستان خدا، زاهدان شب و شیران روزند و غم گذشته و ترس از آینده که دیگران
را مضطرب میکند، در وجود آنان راهی ندارد. 3. به بیان عرفان اسلامی، اولیاي خدا آن چنان غرق صفات جمال و جلال او هستند
که غیر خدا را به فراموشی میسپارند. هنگامی که غیر خدا در دل آنان جاي نمیگیرد و به آن نمیاندیشند؛ چگونه از آن بترسند و
در این آیه همان ناراحتیها و ترسهاي مادي و دنیوي است، وگرنه دوستان خدا « غم و ترس » برایش ناراحت باشند. 4. مقصود از
نسبت به امور برتر غمناك هستند. آنان به ص: 110 خاطر از دست دادن توفیقهاي معنوي ناراحتاند و یا
البته ترس و اندوه دنیوي مانع تکامل انسان و سبب انحطاط اوست، اما ترس «1» . به خاطر عدم انجام وظایف الهی خود ترسان هستند
و اندوه معنوي حرکت آفرین و سبب رشد و تکامل است. 5. همان طور که دوستان خدا نمیترسند و غمی ندارند و بهداشت روانی
آنان به وسیلهي ارتباط با خدا تامین شده است، افراد آلوده و ستمکاران و مشرکان و دشمنان خدا، به خاطر اعمال زشت خود دائماً
در هراساند و حتی از سایهي خود میترسند و آرامش و راحتی و بهداشت روانی ندارند. 6. در این آیه بیان شده که اولیاي الهی
دو صفت دارند: نخست آن که ایمان آوردهاند. دوم این که تقوا پیشه و خود نگهدارند. نکتهي جالب این است که ایمان به صورت
فعل ماضی مطلق، اما تقوا و خودنگهداري به صورت فعل ماضی استمراري آمده است؛ یعنی تقوا و خودنگهداري آنان برنامهاي
در این آیه، « اولیاي خدا » روزمره و مستمر است. 7. در برخی احادیث از امام علی علیه السلام حکایت شده که فرمودند: مقصود از
و در احادیث دیگري از امام صادق علیه السلام حکایت شده که منظور آیه پیروان امام عصر علیه السلام و «2» . ما و پیروان ما هستیم
ص: 111 البته «3» . منتظران ظهورش و فرمانبرداران دوران ظهورش هستند، که هیچ ترس و غمی ندارند
این گونه احادیث مصادیق بارز یا کامل اولیاي الهی را بیان میکند، ولی مفهوم آیه منحصر در این موارد نیست بلکه همهي مؤمنان
باتقوا را شامل میشود. 8. در برخی احادیث از پیامبر صلی الله علیه و آله و امام صادق و امام باقر علیهما السلام حکایت شده که
اولیاي خدا کسانی هستند که دیدن آنها انسان را به یاد خدا میاندازد و سکوتشان یاد خداست و نگاهشان عبرتآمیز و سخنانشان
حکمتآمیز و راه رفتن آنها بین مردم سبب برکت است و حقوق واجب الهی را میپردازند و سنتهاي پیامبر را عمل میکنند و از
گناهان پرهیز میکنند و نسبت به دنیا زاهدند و خواهان رزق پاك و پاکیزهاند و مایل به نعمتهاي الهی (اخروي) هستند و تفاخر
آموزهها و پیامها: 1. دوستان خدا، آیندهاي روشن و بدون بیم و اندوه دارند. 2. اگر میخواهید بهداشت روانی شما «1» . نمیکنند
تأمین شود، در زمرهي اولیاي الهی درآیید. 3. اگر میخواهید از اولیاي الهی شوید، مؤمنانی تقواپیشه باشید. *** تفسیر قرآن مهر
جلد نهم، ص: 112 قرآن کریم در آیهي شصت و چهارم سورهي یونس با اشاره به سنت تغییرناپذیر الهی، به دوستان خدا مژده
میدهد و میفرماید: 64 . لَهُمُ الْبُشْرَي فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَفِی الآخِرَةِ لَا تَبْدِیلَ لِکَلِمَاتِ اللَّهِ ذلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ تنها براي آنان در
زندگی پست (دنیا) و در آخرت، مژده است. هیچ تغییري براي سخنان (سنت گونه و وعدههاي) خدا نیست؛ تنها این کامیابی
است و چون در هنگام شنیدن مژده آثار آن در « ظاهر پوست بدن » بُشري در اصل به معناي » . بزرگ است. نکتهها و اشارهها: 1
در این آیه، یا همان بشارت فرشتگان به بهشت « بشارت » و مقصود از «1» ؛ چهرهي انسان نمایان میشود، به آن بشري گفته میشود
یا وعدهي پیروزي بر دشمنان و حکومت شایستگان در زمین است و یا ،«2» است که در آستانهي مرگ به مؤمنان داده میشود
خوابهاي خوش و رؤیاهاي نیکویی است که مؤمنان در دنیا میبینند یا براي آنان دیده میشود که در مورد هر کدام از این
داراي مفهوم وسیعی است و میتواند همهي این معانی را شامل شود. 2. در « بُشري » تعبیر «3» . احتمالات احادیثی حکایت شده است
صفحه 35 از 109
برخی احادیث آمده است که مقصود از بشارت در آیهي فوق آن است که مؤمنان در هنگام مرگ پیامبر صلی الله علیه و آله و علی
ص: 113 و این قسمتی از بشارتهاي مطرح شده «4» . علیه السلام را میبینند، که به آنان بشارت میدهند
در آیه است. البته مقصود از مشاهده در این جا، مشاهدهي برزخی است. 3. در آیهي قبل اشاره شده که دوستان خدا ترس و
ناراحتی ندارند و در این آیه آمده است که آنان در دنیا و آخرت دلشادند. این اثر طبیعی و تکوینی ایمان و تقواست که هر کس
. تکیهگاهی معنوي در درون داشته باشد و از روح و جسمی پاك برخوردار باشد، احساس آرامش میکند و دلشاد میگردد. 4
سنتهاي الهی، همان قوانین خداست که بر طبیعت، انسان و تاریخ حاکم است و تغییر نمیکند؛ زیرا براساس نظام علت و معلولی،
آموزهها و پیامها: 1. دوستان خدا در دنیا و آخرت مژدهها دریافت میدارند و «1» . نظام تکوین و ارادهي حتمی الهی استوار است
دلشادند (شما نیز بکوشید از آنان باشید). 2. وعدهها و سنتهاي الهی تخلّفناپذیر است. 3. دوستان مؤمن و تقواپیشهي خدا شوید
تا مژدههاي الهی را دریافت کنید و به کامیابی بزرگ دست یابید. *** قرآن کریم در آیهي شصت و پنجم سورهي یونس با اشاره
به عزّت خدا، به پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله دلداري میدهد و میفرماید: 65 . وَلَا یَحْزُنْکَ قَوْلُهُمْ إِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمِیعاً هُوَ السَّمِیعُ
الْعَلِیمُ ص: 114 سخن آن (مشرك) ان تو را اندوهگین نسازد! [چرا] که عزّت همه از آنِ خداست؛ او
شنوا [و] داناست. نکتهها و اشارهها: 1. این آیه به پیامبر صلی الله علیه و آله (و در واقع به مؤمنان پیرو او) دلداري میدهد که تحت
به معناي « عزّت » . تأثیر سخنان مسموم و تبلیغات منفی کافران قرار نگیرند و اندوهگین نشوند؛ چراکه عزّت به دست خداست. 2
«1» . خدا به معناي پیروزمندي و شکست ناپذیري اوست « عزّت » حالتی براي شخص است که مانع غلبهي دیگران بر او میشود و
آموزهها و پیامها: 1. عزّت به دست خداست و با سخنان نارواي مخالفان نمیشکند. 2. به تبلیغات منفی مخالفان اسلام توجه نکنید
و خود را ناراحت نسازید. *** قرآن کریم در آیهي شصت و ششم سورهي یونس به پندارگرایی مشرکان اشاره میکند و
میفرماید: 66 . أَلَا إِنَّ لِلَّهِ مَن فِی السَّماوَاتِ وَمَن فِی الْأَرْضِ وَمَا یَتَّبِعُ الَّذِینَ یَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ شُرَکَاءَ إِن یَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنْ هُمْ إِلَّا
یَخْرُصُونَ آگاه باش، در حقیقت، هر که در آسمانها و هر که در زمین است، فقط از آنِ خداست. و کسانی که (معبودانی) غیر از
خدا را میخوانند، شریکهاي (خیالی او را) پیروي نمیکنند (بلکه اینان) جز از گمان پیروي نمینمایند؛ و جز این نیست که آنان
پیروي «2» حدس میزنند (و دروغ میبافند.) نکتهها و اشارهها: 1. به صورت طبیعی، هر کس از گمانهاي بیاساس و حدسها
ص: 115 کند، سرانجام به دروغگویی کشانده میشود؛ زیرا راستی بر یقین استوار است و دروغگویی بر
پندار و حدس. 2. بتپرستی، نوعی پندارگرایی و تکیه بر اوهام است، به طوري که انسان مجسمهاي بیروح میسازد و سپس او را
که در این آیه محکوم شده است، همان پندارهاي خرافی و « گمان و ظن » صاحب اختیار و معبود خویش میانگارد. 3. مقصود از
بیاساس مشرکان است، نه گمانهاي حساب شدهي عقلایی، هم چون خبر واحد و شهادت شهود که حجّت است؛ پس این آیه
دلیلی بر عدم حجیّت ظن نیست. 4. این آیه بیان کرده که خدا مالک همه چیز است، پس آنچه شریک او قرار میدهند، در ردیف
او نیست، بلکه مملوك اوست؛ بنابراین مشرکان خیال میکنند که شریک خدا را میپرستند. آموزهها و پیامها: 1. شرك و
بتپرستی نوعی پندارگرایی و دروغبافی است. 2. از گمانها و حدسهاي بیاساس پیروي نکنید. *** قرآن کریم در آیهي شصت
و هفتم سورهي یونس به نشانههاي خدا در پهنهي هستی اشاره کرده، میفرماید: 67 . هُوَ الَّذِي جَعَلَ لَکُمُ اللَّیْلَ لِتَسْکُنُوا فِیهِ وَالنَّهَارَ
مُبْصِ راً إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیَاتٍ لِقَوْمٍ یَسْمَعُونَ ص: 116 او کسی است که شب را براي شما (تاریک) قرار داد،
تا در آن آرام گیرید؛ و روز را روشنیبخش (قرار داد)؛ قطعاً در این [ها] نشانههایی است براي گروهی که گوش شنوا دارند.
نکتهها و اشارهها: 1. در این آیه به نظام شگفتآور نور و ظلمت در شبانهروز اشاره شده است که نشانهاي از تدبیر هدفمند و
است؛ یعنی خدا روز را بینا کننده قرار داد، در حالی که روز بینا « بینا کننده » در اصل به معناي « مُبصِ راً » . حکیمانهي خداست. 2
3. در این آیه به آرامشبخشی «1» . کننده نیست بلکه در روز بینا میشویم و روشنی بخش است. این یک تشبیه و مجاز زیباست
صفحه 36 از 109
شب اشاره شده است. این یک واقعیت علمی است که پردههاي تاریک شب علاوه بر آن که وسیلهاي اجباري براي تعطیل کارهاي
«2» . روزانه است، تأثیر مستقیمی بر اعصاب و عضلات آدمی دارد و آنها را به حالت سکون و خواب آرامبخشی فرو میبرد
آموزهها و پیامها: 1. آرامش شب و روشنی روز از نشانههاي خداست. 2. گوشی شنوا داشته باشید تا (حقایق و) نشانههاي خدا را
بشنوید. *** قرآن کریم در آیهي شصت و هشتم سورهي یونس به تهمت فرزند داشتن خدا پاسخ میدهد و میفرماید: 68 . قَالُوا
اتَّخَ ذَ اللَّهُ وَلَداً سُبْحَانَهُ هُوَ الْغَنِیُّ لَهُ مَا فِی السَّماوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ إِنْ عَندَکُم مِن سُلْطَانٍ بِهذَا أَتَقُولُونَ عَلَی اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ تفسیر
او منزّه است (چرا که) تنها او توانگر است! [و] آنچه «. خدا فرزندي گزیده است » : قرآن مهر جلد نهم، ص: 117 (مشرکان) گفتند
در آسمانها و آنچه در زمین است فقط از آنِ اوست. نزد شما هیچ دلیلی بر این (ادعا) نیست؛ آیا چیزي را که نمیدانید، به خدا
نسبت میدهید؟ نکتهها و اشارهها: 1. مشرکان بتپرست، فرشتگان را فرزندان خدا میپنداشتند، همان طور که یهودیانْ عُزَیر و
2. مشرکان نمیگفتند که خدا فرزندي به دنیا آورده است، بلکه میگفتند: خدا «1» . مسیحیانْ عیسی را فرزند او میپنداشتند
فرزندي انتخاب و اختیار کرده است؛ همانند کسی که داراي فرزند نمیشود و برخی افراد را به فرزندخواندگی میپذیرد؛ یعنی خدا
را به مخلوقات محدود و نیازمند تشبیه میکردند. 3. قرآن کریم دو پاسخ به فرزند انگاري مشرکان میدهد: نخست این که، نیاز به
فرزند به خاطر احتیاج و نقص است، ولی خدا از هر نقصی پاك و بینیاز است و مالک همهي هستی است، پس نیازي به فرزند
به معناي « سُلطان » . ندارد. دوم این که، هر سخنی باید دلیل داشته باشد و شما دلیلی ندارید؛ پس سخن شما یک تهمت است. 4
دلیلی است که انسان را بر طرف مقابل مسلّط میسازد و متناسب با مورد بحث و گفتوگو است و عقاید انسان نسبت به خدا، چنین
دلیلی میطلبد. ص: 118 آموزهها و پیامها: 1. عقاید خود را براساس دلایل قوي بنیان نهید. 2. خدا نیازي
به فرزند و فرزندخوانده ندارد (پس براي او فرزند قرار ندهید). 3. مشرکان بیدلیل و منطق سخن میگویند (شما این گونه نباشید).
*** قرآن کریم در آیات شصت و نهم و هفتادم سورهي یونس به بهرهي اندك تهمت زنندگان بر خدا و فرجام شوم آنان اشاره
کرده، میفرماید: 69 و 70 . قُلْ إِنَّ الَّذِینَ یَفْتَرُونَ عَلَی اللَّهِ الْکَ ذِبَ لَا یُفْلِحُونَ* مَتَاعٌ فِی الدُّنْیَا ثُمَّ إِلَیْنَا مَرْجِعُهُمْ ثُمَّ نُذِیقُهُمُ الْعَذَابَ
در حقیقت کسانی که به خدا دروغ میبندند، رستگار نمیشوند؛* (این دروغ پردازي براي اندك) » : الشَّدِیدَ بِمَا کَانُوا یَکْفُرُونَ بگو
بهرهاي در دنیاست؛ سپس بازگشتشان تنها به سوي ماست؛ آنگاه بدان سبب که همواره کفر میورزیدند، عذاب شدید را به آنان
نکتهها و اشارهها: 1. آیات فوق دو نوع عذاب را براي تهمت زنندگان به خدا، اعلام میکند: نخست آن که، دروغ و «! میچشانیم
تهمتشان مایهي رستگاري آنان نیست و آنان را به هدفشان نمیرساند و شکست و بدبختی دامنگیرشان میشود. و دوم آن که، در
به معناي چیزي است که انسان در موردي از آن بهره میگیرد و شامل تمام « مَتاع » . رستاخیز به عذاب شدیدي گرفتار میشوند. 2
برخی گفتهاند: این واژه به معناي بهرهگیري کوتاه مدت است و از آن جا که مدت بهرهي انسان از دنیا «1» . وسایل زندگی میشود
3. ممکن است دروغپردازان بتوانند با ص: 119 «2» . کوتاه است، تعبیر متاع در مورد آن به کار رفته است
عذاب » اغفال مردم و ترویج شرك، چند صباحی به ثروتی دست یابند، اما این متاع زودگذر دنیاست و بقایی ندارد. 4. جملهي
اشاره به آن است که این مجازات چنان به آنان میرسد که گویی با زبان و دهان خویش آن را «. شدید را به آنان میچشانیم
آموزهها و پیامها: 1. تهمت زنندگان بر خدا، به رستگاري و «1» . میچشند. این تعبیر رساتر از تعبیر مشاهده و لمس عذاب است
پیروزي نمیرسند، بلکه با عذاب شدیدي کیفر میشوند. 2. براي دستیابی به بهرهي دنیوي، به خدا دروغ نبندید که فرجامی
عذابآلود دارد. ***
سرگذشت نوح(ع)
قرآن کریم در آیهي هفتاد و یکم سورهي یونس به داستان نوح علیه السلام و مبارزات او اشاره میکند و میفرماید: 71 . وَاتْلُ عَلَیْهِمْ
صفحه 37 از 109
نَبَأَ نُوحٍ إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ یَاقَومِ إِن کَانَ کَبُرَ عَلَیْکُم مَقَامِی وَتَذْکِیرِي بِآیاتِ اللَّهِ فَعَلَی اللَّهِ تَوَکَّلْتُ فَأَجْمِعُوا أَمْرَکُمْ وَشُرَکَاءَکُمْ ثُمَّ لَا یَکُنْ
اي قوم » : أَمْرُکُمْ عَلَیْکُمْ غُمَّۀً ثُمَّ اقْضُوا إِلَیَّ وَلَا تُنظِرُونِ خبر بزرگ نوح را بر آنان بخوان (و پیروي کن)، آنگاه که به مردمش گفت
[من ! اگر جایگاه من و تذکّرات من نسبت به آیات خدا، بر شما گران است، پس (من) تنها بر خدا توکّل میکنم. و کار (وفکر)
تان و شریکهاي (معبود) تان را جمع کنید؛ سپس کارتان بر شما هیچ پوشیده نماند، آنگاه به (حیات) من پایان دهید، و [مرا]
مهلت مدهید. ص: 120 نکتهها و اشارهها: 1. این آیه نشان میدهد که نوح علیه السلام پیامبر بزرگ
الهی، چگونه با یاران اندك خویش، در برابر دشمنان نیرومند، با شجاعت و شهامت میایستد و با بیاعتنایی به قدرت و بتهاي
مشرکان، ضربهاي روانی به آنان وارد میسازد. 2. برخی از مفسران قرآن، تعبیرات نوح علیه السلام را نوعی اعجاز دانستهاند که
3. نکتهي جالب آن است که با آن که «1» . بدون هیچ گونه امکاناتی، دشمن را تهدید میکند و پیروزي خود را نوید میدهد
با آنان سخن میگوید. « اي قوم من » مخالفان نوح وجود او و آیات الهی را تحمّل نمیکردند، ولی نوح با مهربانی و عاطفه و تعبیر
4. این آیه در مکه فرود آمد و پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله در آن زمان در شرایطی مشابه شرایط حضرت نوح علیه السلام
زندگی میکرد؛ پس این آیه میخواهد به پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله بیاموزد که همراه جمع کم مؤمنان در برابر جمع کثیر
مشرکان بایستد و بر خدا تکیه کند. 5. در روایات تاریخی حکایت شده که امام حسین علیه السلام نیز در کربلا، قبل از ظهر
« اندوه » است و از آن جا که « پوشاندن چیزي » در اصل به معناي « غُمَّه » .6 «2» . عاشورا، این آیه را براي سپاهیان کوفه تلاوت کردند
گفته میشود. آموزهها و پیامها: 1. آموزهي نظامی آیه براي رهبران الهی آن است که از انبوه « غم » قلب انسان را میپوشاند، به آن
دشمن و شهادت نهراسید و با توکل به خدا آنان را به مبارزه بطلبید. 2. رهبران الهی، تاریخ مقاومت گذشتگان را براي مردم
3. پیامبران الهی به هدف خود ایمان داشتند و با تکیه بر خدا مخالفان نیرومند یادآوري کنند. ص: 121
خود را به مبارزه میطلبیدند و از شهادت نمیهراسیدند. *** قرآن کریم در آیهي هفتاد و دوم سورهي یونس به بینیازي و مناعت
طبع نوح علیه السلام اشاره کرده، میفرماید: 72 . فَإِن تَوَلَّیْتُمْ فَمَ ا سَأَلْتُکُم مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَی اللَّهِ وَأُمِرْتُ أَنْ أَکُونَ مِنَ
الْمُسْلِمِینَ و اگر (از قبول دعوتم) روي برتابید، پس (من) از شما هیچ پاداشی نمیطلبم پاداش من جز بر [عهده خدا نیست؛ و فرمان
نکتهها و اشارهها: 1. این آیه که از زبان نوح علیه السلام بیان شده، به همهي رهبران الهی و مبلغان دینی «. دارم که از مسلمانان باشم
. میآموزد که پاداش مادي و معنوي از مردم نخواهند تا مبادا وابسته به مردم شوند و نتوانند آزادانه و صریح به فعالیت بپردازند. 2
وابستگی مالی رهبران و مبلغان دینی به مردم، تبلیغات دینی را کم اثر میکند و مانعی براي فعالیت آزاد آنان میشود؛ زیرا همیشه
باید رعایت حریم افراد را بنمایند و سخنی خلاف سلیقه و منافع آنان نگویند؛ از این روست که در اسلام (و به ویژه در شیعه) تأمین
مالی رهبران و مبلغان دینی بر عهدهي بیت المال گذاشته شده است. آموزهها و پیامها: 1. رهبران الهی و مبلغان دینی چنان رفتار
کنند که سرپیچی مردم در سرنوشت هدایت و تبلیغ آنان تأثیري نداشته باشد. 2. نوح پیامبر مسلمان بود (شما نیز این گونه باشید).
3. پاداش رهبران الهی و مبلغان دینی بر خداست، از مردم درخواست مالی نکنند. *** قرآن ص: 122
. کریم در آیهي هفتاد و سوم سورهي یونس به نجات عبرتآموز نوح و همراهانش و هلاکت مخالفان او اشاره کرده، میفرماید: 73
فَکَ ذَّبُوهُ فَنَجَّیْنَاهُ وَمَن مَعَهُ فِی الْفُلْکِ وَجَعَلْنَاهُمْ خَلائِفَ وَأَغْرَقْنَا الَّذِینَ کَ ذَّبُوا بِآیَاتِنَا فَانظُرْ کَیْفَ کَانَ عَاقِبَۀُ الْمُنذَرِینَ و او را تکذیب
کردند؛ و (ما) وي و کسانی را که با او در کشتی بودند، نجات دادیم؛ و آنان را جانشینانی (براي کافران) قرار دادیم؛ و کسانی را
که نشانههاي ما را دروغ انگاشتند، غرق کردیم. پس بنگر فرجام هشدار داده شدگان، چگونه بود! نکتهها و اشارهها: 1. برخی
و وارثان زمین شدند، اما کافران که بسیار بودند «1» مفسران حکایت کردهاند که یاران نوح حدود هشتاد نفر بودند که نجات یافتند
2. همراهی با پیامبر و رهبر الهی یکی از عوامل نجات انسان از عذاب الهی است (البته «2» . به وسیلهي سیلابی بزرگ نابود شدند
اگر از این همنشینی بهره ببرد). ص: 123 آموزهها و پیامها: 1. فرجام مبارزات نوح و مؤمنان، نجات آنان
صفحه 38 از 109
و حکومت بر زمین بود (و همین سرنوشت پیروزمندانه در انتظار مؤمنان دیگر است). 2. در سرگذشت پیشینیان بنگرید و درس
عبرت بگیرید. 3. همراه رهبران الهی باشید تا نجات یابید و آنان را تکذیب نکنید که هلاك میشوید. *** قرآن کریم در آیهي
هفتاد و چهارم سورهي یونس به فرستادگان بعد از نوح و واکنش مردم در برابر آنان اشاره میکند و میفرماید: 74 . ثُمَّ بَعَثْنَا مِن
بَعْدِهِ رُسُلًا إِلَی قَوْمِهِمْ فَجَاءُوهُم بِالْبَیِّنَاتِ فَمَا کَانُوا لِیُؤْمِنُوا بِمَا کَ ذَّبُوا بِهِ مِن قَبلُ کَ ذلِکَ نَطْبَعُ عَلَی قُلُوبِ الْمُعْتَدِینَ سپس بعد از او (:
نوح)، فرستادگانی به سوي قومشان برانگیختیم؛ و دلایل روشن (معجزهآسا) براي شان آوردند؛ و (ایشان) هرگز به چیزي که قبلًا آن
را دروغ انگاشته بودند، ایمان نمیآورند؛ این گونه بر دلهاي تجاوزکاران مهر مینهیم. نکتهها و اشارهها: 1. این آیه دو گونه
تفسیر شده است: الف) گروهی در امت پیشین مخالف پیامبر بودند و بعداً نیز همانها به راه خود ادامه دادند و در برابر دعوت
ب) آیه اشاره به دو گروه دارد، گروهی که در برابر دعوت نوح ایستادند و او را تکذیب «1» . پیامبران بعدي ایستادگی کردند
کردند و گروه دیگر که بعد از نوح در برابر پیامبران جدید ایستادند و ایمان نیاوردند. ص: 124 با توجه
به این که ستمکاران قوم نوح دچار سیلاب شدند و به کلی از بین رفتند، احتمال دوم در تفسیر آیه قويتر است. 2. آیه اشاره دارد
به این که تجاوزکاري افراد سبب مهر نهادن بر دلهاي آنان میشود، البته این به معناي جبرگرایی نیست بلکه تجاوز پی در پی از
حق و حریم احکام الهی، تدریجاً بر دلهاي آنان اثر میگذارد و قدرت تشخیص را از آنان میگیرد و گناه و سرکشی طبیعت آنان
میشود و هیچ حقی را درك نمیکنند و در برابر آن تسلیم نمیشوند. آموزهها و پیامها: 1. تکذیب حق و تجاوزکاري زمینهسازِ
مُهر نهادن بر دلها و درك نکردن حقایق است. 2. مخالفت با رهبران الهی شیوهي تاریخی مردم تجاوزگر بوده است (پس ناراحت
نباشید). *** قرآن کریم در آیهي هفتاد و پنجم سورهي یونس به رسالت موسی و هارون و واکنش فرعونیان اشاره کرده،
میفرماید: 75 . ثُمَّ بَعَثْنَا مِن بَعْدِهِم مُوسَی وَهَارُونَ إِلَی فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِ بِآیَاتِنَا فَاسْتَکْبَرُوا وَکَانُوا قَوْماً مُجْرِمِینَ سپس بعد از آن (پیامبر) ان
موسی و هارون را با نشانههاي (معجزه آساي) مان به سوي فرعون و اشراف او فرستادیم؛ و [لی تکبّر ورزیدند، و گروهی خلافکار
به اشراف پر زَرق و برق گفته میشود که ظاهري چشم پرکن دارند و در این جا به معناي « مَلأ » . شدند. نکتهها و اشارهها: 1
درباریان، اطرافیان و مشاوران فرعون است که در برابر نهضت موسی صف کشیده بودند و مقاومت میکردند. تفسیر قرآن مهر جلد
2. موسی علیه السلام و هارون علیه السلام به سوي همهي فرعونیان و بنی اسرائیل فرستاده شده بودند، اما در این آیه نهم، ص: 125
فقط سخن از هیئت حاکمه، یعنی فرعون و اشراف قوم اوست؛ چرا که نبض جامعه به دست هیئت حاکمه است و هدف برنامههاي
آموزهها و پیامها: 1. اولین هدف قیام رهبران الهی، طاغوتیان زمان و رهبران کفر «1» . اصلاحی و انقلابی نیز سران رژیم هستند
هستند. 2. طاغوتیان و اشراف در برابر نهضت رهبران الهی متکبرانه میایستند (ولی نباید از آنان هراسید). 3. استکبار و خلافکاري
زمینهساز درگیري با رهبران الهی است. ***
سرگذشت